۱۳۹۲ اسفند ۱۴, چهارشنبه

پست شماره دو

برچسب: چسناله 
برداشت سوم
موضوع: چی میشد چیزی به نام گذشته وجود نداشت؟ 
آدم عین آدم زندگی میکرد. الان زندگی شده فقط توهم آینده و خاطره گذشته. بیاین زندگی کردنُ به نوشتن یه داستان تشبیه کنیم؛ اونقدا هم سخت نیست تشبیهشون. سر خط داستانت مینویسی که زمان حال، ولی وقتی کمی متنُ به جلو میبری به خودت میای میبینی داری به چیزایی که نوشتی نگاه میکنی و بعدش هم خودکارُ تو دستت بازی میدی و به این که چه اتفاقی میتونه در خط های بعدی بیافته فکر میکنی. الان من میتونم بشم ریش سفید متفکر و بگم " چهارچوب داستان خودتونُ اولش برای خودتون مشخص کنید که وسطش به مشکل بر نخورین" .
ولی نه؛ تا حالا شده که نوشتنُ شروع کنی و اجازه بدی خودِ داستان نوشتنِ تو رو پیش ببره؟ 
هر جا کم میاریم میگیم کسِ خوارش و میریم یه گوشه سیگار روشن میکنیم و مثلاً به آینده خودمون فکر میکنیم. 

۱ نظر:

  1. ممدشاهی اگه با فونتِ Arial بنویسی نیم‌فاصله‌هاشم می‌افته. :)

    پاسخحذف